ایران فوتبال مارکت_یکی از تیم هایی که شرایط متناقض زیادی را تجربه کرده و می کند، استقلال تهران است. اگر از همان ابتدای فصل شروع کنیم، آبی های پایتخت علاوه بر تحولات نیمکت، در سمت مدیریتی نیز دچار تغییر و تحول شدند. اولین تناقض آبی ها به جایی بر می گردد که هواداران این تیم خیلی زودتر از شروع فصل سرمربی تیم شان را انتخاب کرده بودند. جواد نکونام که با حمایت حداکثری هواداران آبی قدم به قلمرو آنها گذاشت، در اولین برخورد با کارشکنی های مدیریت مواجه شد. مدیریتی که جایگاه پنجم را هم دستاورد می دانست.

نکونام که در زمان مدیریت حجت کریمی سکان هدایت آبی پوشان را در اختیار گرفته بود، می بایست با علی خطیری کنار آید که به گفته خودش، استقلال را از فرزندش بیشتر دوست دارد. درست در همین نقطه دومین تناقض آبی ها شکل می گیرد؛ جایی که مدیر عاشق جلوی پای سرمربی تیم سنگ می اندازد. البته که مسئولیت تمام این سنگ اندازی ها بر دوش خطیر نبوده و قوانین عجیب و غریب نیز در این امر دخیل بوده است.
سومین تناقض آبی ها باز هم به مدیریت این تیم بر می گردد؛ علی خطیر که پیش از حضور روی صندلی مدیریتی استقلال به عنوان یکی از قانون گذاران لیگ فعالیت می کرد، قانون سقف بودجه یکی از شاهکارهای وی به حساب می آید تا علاوه بر سایر تیم ها، استقلال نیز درگیر ماجراهای این قانون شود. البته از همان ابتدا خطیر و گروه مدیریتی او با این قانون موافق بوده و به نوعی تنها جواد نکونام بود که غریبه به حساب می آمد.
چهارمین و شاید تکراری ترین تناقض آبی ها به کادر فنی این تیم برمی گردد. جایی که جواد نکونام پس از ماجراهای سقف بودجه و عدم جذببازیکنان مد نظرش، بارها از دستان خالی خود در این لیگ گفت. ولی سوالاتی اینجا مطرح می شود که سرمربی استقلال بهتر است به آنها پاسخ دهد.
مهمترین سوال این است که مگر غیر از این است که ارسلان مطهری به عنوان یکی از بازیکنان تاثیرگذار این تیم پس از نیمکت نشینی مطلق از استقلال جدا شد؟ آن هم در شرایطی که دلیلی برای این جدایی از سوی طرفین عنوان نشد.
دومین سوال به مهرداد محمدی برمی گردد؛ کسی که این روزها شرایطی مشابه ارسلان مطهری را در استقلال تجربه می کند. محمدی که با کلی سر و صدا آبی پوش شد، یکی از گلزنان برتر استقلالِ جواد محسوب می شود. اما او نیز این روزها به نیمکت قفل شده است. البته مهدی هاشمی نسب، مربی این تیم، در اینباره گفت که او یکی از بازیکنان تاثیرگذار تیمش است اما دلیل این نیمکت نشینی، فنی است.
.jpg)
مورد بعدی اینکه آیا غیر از این است که جواد نکونام حداقل در پست مهاجم کمبودی ندارد؟آرمان رمضانی، پیمان بابایی، گوستاوو بلانکو، جلال الدین ماشاریپوف و مهرداد محمدی، اسامی پرشمار مهاجمان این تیم هستند که حداقل در این پست ادعای سرمربی این تیم را رد می کنند. مگر یک تیم به چند مهاجم نیاز دارد آن هم وقتی یک از تفکرات سرمربی اش کارهای دفاعی است؟
مسئله دیگری که پیرامون استقلال مطرح است، کمبود بازیکنان بزرگسال این تیم است. البته که خواسته جواد نکونام برای ماندن در رقابت قهرمانی مبنی بر جذب بازیکن به حق است، اما آیا جواد نکونام به بازیکنان جوانی که همین حالا در اختیار دارد میدان می دهد؟ اگر بخواهیم مثالی از اروپا بزنیم، لیورپول بهترین گزینه است. تیم یورگن کلوپ در فصل جاری لیگ جزیره، با ١١ مصدوم مواجه شد؛ کاری که کلوپ کرد اما میدان دادن به جوان های جویای نامی بود که کمتر کسی تصور می کرد در این سطح بدرخشند. برای جواد نکونام نیز این مسئله امکان پذیر است؛ سامان تورانیان، امیرعلی صادقی و جوانان دیگری که حتی یک نیمه هم برای استقلال به میدان نرفته اند، همچنان در دسترس اند. چرا این فرصت به آنها داده نمی شود؟
مگر غیر از این است که فرهاد مجیدی نیز با ترکیبی مشابه ترکیب فعلی استقلال با این تیم به قهرمانی بدون شکست دست یافت؟ از طرف دیگر مگر سایر رقبا رونالدو یا مسی دارند که نکونام با جوانانش نتواند جلویشان بایستد؟ آن هم نکونامی که توقع قهرمانی از یکی از بهترین تیم های ایران را ناجوانمردانه می داند. آیا این تفکرات، در روحیه بازیکنان حال حاضر تیم تاثیر نمی گذارد؟
درست است که مدیران این تیم کارنامه درخشانی از خود به جای نگذاشته اند و نکونام تا اینجا هم کار بزرگی کرده است. اما صحبت های اخیر نکونام صحه گذاشتن روی نظرات همین مدیران است، وقتی به جایگاه پنجمی تیم پر طرفداری چون استقلال راضی شدند.
.jpg)
با همه این تفاسیر اما مسیر قهرمانی استقلال هموارتر از رقیب سنتی به نظر می رسد؛ چرا که رقبای به نسبت آسان تری برای آبی پوشان در پیش است. البته که همه تیم ها جلوی صدرنشین لیگ انگیزه های مضاعفی خواهند داشت. اما به قولی همه چیز دست خود نکونام و استقلال است که آیا قهرمانی را دنبال خواهند کرد یا به دنبال بهانه ای برای ناکامی احتمالی خواهند رفت.